نظریه «چتر اتحاد» بارزانی و چالشهای پیش رو
در متن سخنرانی مراسم تحلیف آقای نچیروان بارزانی بهعنوان رییس اقلیم کردستان در روز ۲۰ خرداد ۹۸، چارچوب کلی سیاستهای چهار سال آینده، در سایه حمایت آقای مسعود بارزانی و همکاری دوجانبه رییس اقلیم کردستان و رییس کابینه جدید دولت اقلیم (آقای مسرور بارزانی) مشخص شدند. نچیروان بارزانی در متن سخنرانیاش، ایدهای را که در زمان انتخاب خود بهعنوان رییس اقلیم کردستان اعلام کرده بود، تکرار نمود که رییس اقلیم کردستان چتر اتحاد همه طرفهای سیاسی با تمام تفاوتها و رنگها خواهد شد.
به درازا کشیدن مذاکرات انتخاب رییس اقلیم کردستان و دوباره بنیاد نهادن و فعال کردن شالوده این نهاد در بین جریانهای پیروز آخرین انتخابات عمومی کردستان و صبوری حزب دمکرات کردستان در مذاکرات بین احزاب شرکتکننده در این انتخابات بهعنوان پیروز اول انتخابات، بهوضوح نشان میداد کە این حزب خواهان مشارکت تمام احزاب و جریانهای سیاسی اقلیم کردستان، (غیر از طرفهایی که به خواست و اراده خود راه اپوزسیون بودن را انتخاب کردهاند)، در این فرایند است.
اگر ایده فوق را مبنای خوانش روابط بین حزب دمکرات کردستان، اتحادیه میهنی و حزب تغییر قرار بدهیم، البته با در نظر گرفتن سهم هریک در کسب کرسیهای پارلمان، باید منتظر رابطهای خوب و مستحکم، بخصوص در روابط بازی قدرت، باشیم.
گرچه در کابینه قبلی، شعار "چهار سال آرام" از جانب حزب تغییر برای مشارکت در کابینه دولت اقلیم کردستان مطرح شده بود، اما چنانکه مشاهده کردیم مدت چهار ساله کابینه گذشته نتوانست به خمیرمایه همدلی احزاب و جریانهای سیاسی تشکیلدهنده آن کابینه تبدیل شود. به همین دلیل هم، آن آرامشی که انتظار میرفت و وعدهاش دادهشده بود، تحقق نیافت. اما دور از انصاف خواهد بود که با توجه بە اشتراکات این دو دوره، بە دلیل تفاوت در شرایط و زمان، دوره پیش رو را بر مبنای چهار سال گذشته تحلیل نماییم.
کابینه دولت اقلیم کردستان در دوره قبل، با تهدید جدی داعش روبرو بود و بە دلیل قطع بودجه کردستان از سوی بغداد همزمان با آن، کردستان با یک بحران سخت اقتصادی مواجه شد که تا به امروز هم آثار مستقیم آن بر زندگی مردم همچنان مشاهده میشود. از سوی دیگر شکست داعش، برگزاری رفراندوم استقلال کردستان و پیروزی آن و یکدستی و اتحاد وسیعی که رفراندوم برای مردم به ارمغان آورد، جوی مملو از اعتماد را در کردستان ایجاد کرد که مخالفان در عراق و منطقه بهناحق از آن به وحشت افتادند. این وحشت موجب بروز بازخوردهای عجولانه و غیرمنطقی از جانب دولت مرکزی و مخالفان منطقه شد. همین امر مخالفت جمعی کشورهای منطقه و جهان و سازمانهای بینالمللی را در برابر رفراندوم به دنبال داشت که تهدید نظامی هم پیش کشیده شد و درنهایت دولت بغداد به نمایندگی آنان و درنتیجه تحریکات دولتها و طرفهای مخالف رفراندوم، در اکتبر ۲۰۱۷ بهوسیله حشد حشدالشعبی به کردستان و مناطق مورد مناقشه لشکرکشی کرد.
اینها اتفاقات و مسائل تازهای بود که بار دیگر کردستان را با شرایط پیچیده و نامناسبی روبرو کرد و طرفهای سیاسی را به سمت جبههگیری علیه یکدیگر و ازهمگسیختگی سوق داد. در حدی که روابط دو حزب سیاسی شریک و همپیمان مانند "حزب دمکرات کردستان" و "اتحادیە میهنی کردستان" را هم دچار تنش کرد کە دامنهدار شدن تنشها و این دست اتفاقات آرامش کردستان را به هم زد. شاید مهمترین دلیل این ناآرامیها را بتوان به این موضوع نسبت داد که عوامل خودی و داخلی احزاب و عوامل عمومی در اقلیم کردستان در مفهوم شعار آرامشطلبی با یکدیگر همعقیده نبودند.
اکنون هم در سطح داخلی، نتایج انتخابات چشمانداز متفاوتی را به نمایش گذاشت و هم در سطح منطقه اگرچه تهدید بزرگ داعش را از سر گذراندیم اما منطقه به دلیل رقابت قدرتهای بینالمللی و منطقهای از طرفی و افزایش تنش میان ایران و آمریکا از طرف دیگر شرایط تازه و چالش متفاوت و جدیدی را با خود به همراه آورده است. این مسائل موجب میشود که طرفهای سیاسی در اقلیم کردستان بیشتر رخ دادن جنگی در منطقه را متصور شوند و خود را برای پیامدها و مخاطرات چنین وضعیت محتملی آماده کنند. این مسائل در کنار چشمانداز سیاسی کردستان پس از انتخابات، شانس همکاری طرفهای سیاسی و فراکسیونهای دیگر کردستان در مقایسه با سالهای قبل را افزایش میدهد.
چالشهای پیش روی اتحاد داخلی
اما اتحاد و همکاری گروههای سیاسی در اقلیم کردستان متأثر از چالشهای مختلفی است: نخست، دخالت برخی کشورهای منطقه در امور داخلی و شرایط اقلیم کردستان بهمانند سه دهه گذشته است. چالش دوم به دخالتهای بغداد در کردستان و مسائل داخلی آن است. اما سومین چالش متأثر از بحران میان ایران و آمریکا و سوءاستفاده احتمالی بغداد از این وضعیت است. اقلیم کردستان سعی داشته در موارد مشابه همواره موضع بیطرفی را در پیش بگیرد، این مساله اما با توجه به رویههای بغداد ممکن است به بهانهای برای افزایش فشار بغداد بر گروهها و احزاب سیاسی مختلف اقلیم کردستان باشد. حال در چنین حالتی امکان همکاری منطقهای دولت عراق با برخی دولتهای منطقهای نیز وجود دارد. این سه چالش در حالت اوج میتواند زمینهساز از همپاشی اتحاد فعلی و سهگانه میان پارتی، یکیتی و گوران شود.
درنهایت میخواهم به این مساله اشاره کنم که هیچ خوانش مطلق و قطعی برای پیشبینی وضعیت منطقه وجود ندارد تا در پرتو آن بتوان تأثیر و بازخورد شرایط را بر وضعیت کردستان بسنجیم، هرچند اتحاد و همکاری گروهی در چارچوب شعار و برنامه کابینه آینده زیر سایه نظریه «چتر اتحاد» که توسط نچیروان بارزانی مورد تأکید است، قابلیت عملیاتی شدن را دارا است، اما درعینحال میبایست نه اسیر دام خوشبینی برای وقوع و تداوم حتمی این اتحاد قرار گرفت و چالشها و دیگر فاکتورهای مؤثر بر آن را نادیده گرفت و هم نباید بدبینانه، پیشبینی کنیم که این اتحاد موقت و کاملاً شکننده است، لذا گروهها و رهبران سیاسی میبایست با نزدیک کردن دیدگاههای خود به یکدیگر، از هماکنون آمادگی مقابله با وضعیتهای پیشبینینشده را فراهم سازند.