حمله ترکیه، فاکتها، شکستها و دستاوردها

Kurd24

در نهمین روز حملات ترکیه و متحدانش به شمال سوریه توافقی بین آمریکا و ترکیه شکل‌گرفته که ظاهراً منجر به پذیرش آتش‌بسی پنج روزه شده است اما مقامات روژآوا بلافاصله ضمن موافقت کلی با خود آتش‌بس، با شروطی که در غیاب آنها اعلام‌شده بود مخالفت کردند. قبل از اعلان این موضع هم توافق مذکور، خود پر از ابهام بود و آشفتگی بسیاری را می‌شد در آن یافت. منشأ این آشفتگی چیست؟ چرا یک طرف جنگ در آن غایب است؟ چرا مایک پنس و اردوغان به هر طریقی می‌خواستند بگویند که توافق حاصل شده؟ پاسخ دقیق به این پرسش‌ها نیاز به زمان دارد اما مرور فاکتهای چند روز قبل از توافق، شاید بخشی از این ابهامات را رفع کند بدون آنکه لزوماً به پیش‌بینی پیامدهای آن بپردازد.

 جنگی که از نهم اکتبر ترکیه در شمال سوریه آغاز کرد تاکنون از یک لحاظ بی‌نظیر است: ترکیب پیشرفته‌ترین تکنولوژی جنگی یک ارتش مدرن با روش وحشی‌گری سنتی و قدیمی متحدان غیر مدرنش! تاکنون همه دستاوردهای جنگ‌های وسیع در چند دهه گذشته یا حاصل استفاده از تجهیزات فوق مدرن جنگی بوده (به‌مانند جنگ کوزوو  توسط ناتو در ۱۹۹۹ که برای اولین بار رسانه‌ها از واژه  'هوشمند' برای تجهیزات جنگی استفاده کردند و بعداً در جنگ‌های افغانستان، ۲۰۰۱ و عراق، ۲۰۰۳ استفاده از آنها رایج شد) یا حاصل استفاده از تاکتیک حملات وحشیانه و کشتارجمعی غیرنظامیان و ایجاد رعب و وحشت در میان صفوف نیروی مقابل بوده، (کاری که داعش و طالبان و بوکوحرام و سایر جهادی‌ها در سال‌های اخیر به‌کرات انجام داده‌اند). در جنگ اخیر برای اولین بار همزمان یک طرف این جنگ از هردو تاکتیک استفاده کرد و این واقعاً  اتفاق عجیبی است. همزمان که ارتش ترکیه به‌عنوان دومین قدرت نظامی ناتو با تمام توان و با استفاده از تجهیزاتی که متحدان اروپایی و آمریکایی‌اش در اختیارش قرار داده بودند از زمین و آسمان به روژآوا حمله‌ور شد، متحدان جهادی‌اش نیز با استفاده از تاکتیک ایجاد رعب و وحشت، کشتار غیرنظامیان، اعدام‌های کنار جاده‌ای، دستگیری، شکنجه و اعدام فعال سیاسی زن، غارت اموال مردم در روستاهایی که موقتاً تصرف کرده بودند، به یاری ارتش ترکیه آمده‌اند (همه این گزارش‌ها توسط ناظران مستقل و نهادهای حقوق بشری و عفو بین‌الملل و…) تأیید شده است.

 علی‌رغم این اتفاق عجیب که در تاریخ جنگ‌های معاصر بی‌مانند است، ترکیه و متحدانش حتی نتوانسته‌اند تاکنون یک شهرک کوچک به‌مانند سری کانی (رأس العین) یا گری سپی (تل ابیض) را تصرف کنند هرچند آنها خود را برای اشغال کامل کوبانی و منبج و قامیشلی هم آماده کرده بودند. رسانه‌های ترکیه در این چند روز چندین بار از تصرف سری کانی خبر داده بودند  اما بعد مجبور شدند گزارش‌های خود را تصحیح کنند. این ناکامی در تحقق پیروزی سریعی که وعده‌اش را داده بودند، می‌تواند بخشی از ابهامات توافق دیروز را روشن کند. اردوغان چندین بار مجبور شد مواضع قبلی خود را عوض کند. تا روز چهارشنبه مرتباً تأکید می‌کرد که 'هرگز' آتش‌بس را نمی‌پذیرد. اما یک روز بعد، مجبور شد آن را قبول کند. او حتی شب چهار شنبه اعلام کرده بود حاضر نیست با مقامات آمریکا دیدار کند اما جمعه مجبور به دیدار با آنها شد. اردوغان تصور این ناکامی علی‌رغم تبلیغات وسیع را نداشت.

 بخشی دیگر از ابهامات و آشفتگی‌های توافق اخیر را می‌توان با مرور مواضع ترامپ دریافت. ترامپ که با اعلان خروج نیروهای آمریکا از شمال سوریه به حمله ترکیه چراغ سبز داده بود، انتظار چنین مقاومتی را نداشت. او واقعاً تصور می‌کرد ظرف چند روز ارتش ترکیه و متحدان جهادی‌اش همه شهرهای روژآوا را اشغال می‌کنند و انتقادها و محکومیت‌ها هم چند روز بعد فروکش می‌کند و به‌تدریج تمام می‌شود و یا در لابه‌لای حوادث بعدی به فراموشی سپرده می‌شود. اما چنین نشد. همزمان با مقاومت کم‌نظیر کردها، افکار عمومی جهان و رسانه‌های آزاد هم از آنها حمایت کردند. رقیبان دمکراتش به انتقاد تند از سیاست‌های ترامپ پرداختند و کار به مخالفت جمهوری‌خواهان هم رسید. بیش از ۳۵۰ نماینده کنگره آمریکا علیه سیاست‌های او در سوریه موضع گرفتند که ١٢٠ نفر آنها نماینده‌های جمهوری‌خواه کنگره بودند. مسئله اشغالگری ترکیه و سیاست همراهی او با گروه‌های مسلح اسلام‌گرا در کنار سیاست‌های علنی پاک‌سازی نژادی چنان واضح و عریان بود که اینبار با هیچ ادعای ایجاد امنیت و مبارزه با تروریسم و حفظ تمامیت ارضی و … قابل لاپوشانی نبود. همه اینها موجی از مخالفت سیاستمداران آمریکا را در کنار محکومیت جهانی علیه ترامپ ایجاد کرد. او که گفته بود در 'جنگ دویست ساله ترکها و کردها' دخالت نمی‌کند مجبور شد در بالاترین سطوح دخالت کند. مجبور شد مایک پنس معاونش و مایک پمپئو وزیر خارجه‌اش را راهی آنکارا کند تا به هر قیمتی به توافقی برسند. حتی برای کاستن از رسوایی چراغ سبزی که به حمله ترکیه داده بود نامه دور از عرف و تحقیرآمیز خود خطاب به اردوغان را در اختیار رسانه‌ها قرار داد تا شاید اندکی از فشارها بکاهد. سفر مایک پنس و مایک پمپئو هم انگار صرفاً برای این بود که تحت هر شرایطی و صرف‌نظر از هر محتوایی که داشته باشد، یک آتش‌بس اعلام شود و یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار شود و ترامپ هم متعاقبش، چند پیام تبریک و تشویق برای خودش و تیمش و اردوغان توییت کند. اما هنوز کنفرانس مطبوعاتی تمام نشده بود که ابهامات برجسته شد و به‌تدریج اعتراضات از سر گرفته شد و مجدد از شخصیت‌های سیاسی دمکرات و جمهوری‌خواه گرفته تا رسانه‌های جهان این آتش‌بس را یک‌جانبه و بی‌اعتبار نامیدند.

 اینکه این آتش‌بس اجرا بشود یا نه و چگونه، معلوم نیست اما آنچه که تاکنون روشن است مقاومت کردها و همراهی افکار عمومی جهان در این ده روز، بی‌مانندترین جنگ معاصر (استفاده همزمان از تکنولوژی مدرن و وحشی‌گری سنتی) را ناکام گذاشته است. مجله محافظه‌کار و دولتگرای اکونومیست در شماره امروز خود سه مقاله مفصل را در دو بخش رهبران و  بخش ویژه خود به بررسی جنگ ترکیه علیه کردها، خیانت ترامپ به کردها و بررسی تاریخ صدسال اخیر مبارزات کردها اختصاص داده است. این میزان از توجه یک مجله محافظه‌کار که معمولاً در جنگ‌ها و نزاع‌ها طرف دولت‌ها را می‌گیرد و تاکنون وجود بازیگران غیردولتی را برای مکتب محافظه‌کارانه اقتصاد سیاسی جهان مفید نمی‌دانسته است، نشان از شکست استفاده از پوشش امنیت و ثبات و تروریسم برای توجیه جنایت توسط دولت‌ها دارد.