نیویورک تایمز: پرهیز از جنگ با ایران
K24 - اربیل
روزنامه نیویورک تایمز در سر مقاله خود به احتمال جنگ بین آمریکا و ایران پرداخته و نوشته است یک جنگ دیگر آخرین چیزی است که آمریکا در خاورمیانه به آن نیاز دارد و سخنان طبل وار، تحریک آمیز و تهدیدات و اقدامات آشکار ترامپ و برخی از مشاوران ارشد وی و همچنین رهبران عرب و فعالان آمریکایی در حال افزایش تنشهایی هستند که ممکن است به سوی درگیری نظامی با ایران سوق داد شود.
نیویورک تایمز، بازداشت شیانگ وانگ محقق پرینستون و حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه را به عنوان اقدامات تحریک آمیز ایران برای این خصومت نام برده است که برخی از سیاستمداران آمریکایی ایران را سزاوار تنبیه و انزوا میدانند. اما ایران و آمریکا منافع مشترک زیادی دارند، از جمله جنگ علیه داعش. پس چرا نباید از ابراز دیپلماتیک همانند آغاز دیالوگ که قبلا برای حل اختلافات و حتی دشمنی بین دولتها به کار میرفت استفاده شود؟
جنگ عراق در سال 2003 را بزرگترین اشتباه استراتیژی آمریکا در دوران مدرن دانسته است که بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر محور گفتوگوها در واشنگتن سریعا به سمت عراق و فرصت سرنگون کردن صدام متمرکز شد، در حالی که بر خلاف ادعای «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور اسبق آمریکا، صدام ارتباطی با حملات 11 سپتامبر و سلاح هسته ای نیز نداشت.
با این حال بوش تصمیم گرفت تا یک جنگ پیش دستانهای را بدون توجیه استراتژی، علیه عراق آغاز کند.
نیویورک بر این باور است اکنون چنین اتفاق ممکن است درباره ایران رخ دهد و دلایل آن را هم ذکر کرده است:
1) ترامپ در طول رقابتهای انتخاباتی خود همواره متعهد شده تا توافق هستهای سال 2015 با ایران را پاره کند، که این توافق باعث بازگشت ایران از برنامه اتمی در عوض لغو تحریمها شد. اگر چه ترامپ دو بار در گزارش به کنگره آمریکا و آخرین بارش روز دوشنبه پایبندی ایران به این توافق را تائید کرده است، اما این تائید را با بی میلی انجام داد و بلافاصله تحریمهای جدیدی در ارتباط با آزمایشهای موشکهای بالستیک علیه ایران وضع کرد.
همچنین نوشته است ایرانیها میگویند ترامپ در معرض خطر نقض توافق هستهای قرار دارد، به خصوص بعد از آن که از سران اروپایی خواسته است از تعامل تجاری با ایران خودداری کنند.
یکی از وعدههای محوری توافق هستهای این بود که تهران در ازای اعمال محدودیت در فعالیت های هستهای خود، به منفعت اقتصادی برسد.
آقای ترامپ به جای اینکه از این پیشرفت دیپلماتیک در روابط با ایران استفاده و بهره برداری کند، به نظر میرسد در صدد تحریک ایران به بدقولی یا بدعهدی خود آمریکا، این قرارداد (توافق هستهای) را همانند توافق آب و هوایی پاریس را لغو کند.
2)کنگره که در زمان امضای توافق هسته ای با ایران به شدت مخالف بود، در حال حاضر مشغول کار روی تحریمهای جدیدی علیه ایران است و به خصوص قانونگذاران جمهوریخواه ترامپ را برای تشدید رویکرد خود تحت فشار قرار دادهاند.
چهار سنتاتور در نامهای به رکس تلرسون وزیر خارجه گفتهاند ایران همچنان به "تجاوز منطقهای، حمایت از تروریسم بین المللی، توسعه تکنولوژی موشکهای بالستیک و سرکوب مردم ایران ادامه میدهد. این یک حقیقت است. اما هدف از توافق هستهای صرفا کاهش خطر تهدید هستهای بود و این قانونگذاران نیز مانند بسیاری از منتقدان دیگر در درک این نکته که توافق هستهای پیشرفت مهمی در مسیر کاهش خطر جنگ در منطقه ایجاد کرده است، ناکام ماندهاند.
3) مقامات بلندپایه آمریکایی در سخنان خودشان به حمایت از تغییر رژیم اشاره کردهاند، به رغم وجود سابقه ملال آور در عراق، افغانستان و لیبی.
آقای تیلرسون ایران را به تلاش برای هژمونی منطقهای به حساب متحدان آمریکایی مانند عربستان سعودی متهم کرده است.
او به کمیته کنگره گفت «سیاست ما بازگرداندن ایران از این هژمونی است ... و در جهت حمایت از عناصرهایی داخل ایران که به انتقال صلح آمیز این دولت منجر خواهد شد، کار خواهیم کرد».
جیم متیس وزیر دفاع در این اواخر گفته است «ایران بی ثباتترین نفوذ در خاورمیانه است».
4) از سال 1979 تاسیس حکومت روحانیون در ایران ، رهبران آمریکا بارها با تغییر رژیم بازی کردهاند. اما کارشناسان میگویند این بار خیلی جدی است، چونکه آقای ترامپ دیدگاه ساده عربستان سعودی به رهبری سنیها مبنی بر این که ایران به رهبری شیعیان را برای تمام اشتباهات منطقه مقصر میداند، پذیرفته است و دچار طرفداری از خصومتهای بین دو شاخه اسلام شده است.
سعودی اکنون روبروی شورشیان مورد حمایت ایران در یمن شده اشت و پس از تغییر رهبری حتی موضع سخت تری در پیش گرفته است.
این ماه با تحریم منطقهای قطر که با ایران ارتباط دارد، بحران دیگری ایجاد کردند.
اسرائیل همچنین ایران را تهدیدی ویرانگر میداند و یکی از دلایل هماهنگی عمیق میان اسرائیل و کشورهای سنی و طی زمانهای مختلف از آمریکا خواسته به ایران حمله کند یا اینکه چنین اقداماتی را انجام دهد.
صداهای مخالف ایران در خارج از دولت (آمریکا) در تلاش است که آقای ترامپ و کنگره را به مقابله با ایران سوق دهند و به تلاش شماری از سیاستمداران آمریکا از جمله «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و نیوت گینگریچ رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا برای شکستن قدرت ایران ایران و لغو توافق هستهای و تقویت نیروهای طرفدار دموکراسی ایران اشاره کرده است.
همچنین نوشته است اکثر آمریکاییها به تاوانهای ایران علیه این کشور آگاه هستند از جمله گروگان گیری 52 دیپلمات آمریکایی در سال 1979، کشتن 241 مارنز در بمبگذاری سال 1983 در لبنان و بمبگذاری سال 1996 در فرماندهی نیروهای هوایی در غبار عربستان سعودی. اما تعداد کمتری از عصبانی ایرانیان آگاه هستند همانند حمایت «سیآیاِی» از کودتای سال 1953 که موجب سقوط محمد مصدق رهبر دموکراتیک منتخب ایران شد و همچنین حمایت اطلاعاتی آمریکا از عراق طی جنگ 1980 تا 1988 ایران و عراق.
ایران به تامین مالی حزب الله و گروههای دیگر تندرو ادامه میدهد؛ آمریکاییها را بازداشت میکند و در تلاش برای گسترش نفوذ از جمله در عراق است. به نظر می رسد ایران و آمریکا در حال ورود به یک برهه زمانی خطرناک هستند و همزمان با عقب نشینی داعش از عراق و سوریه، ایران و عربستان سعودی در کنار نیروهای نیابتی خود در منطقه در حال رقابت برای کنترل بر عراق و سوریه هستند.
هرگونه تلاش برای تغییر رژیم ایران می تواند خاورمیانه ناپایدار فعلی را به صورتی غیر قابل پیش بینی، بیثبات کند.
تایمز در پایان نوشت دولت ایران همچنان در بین تندروهای ضد آمریکایی و میانهروهای مانند حسن روحانی رئیس جمهور که مایل به برقراری ارتباط با آمریکا هستند، قرار دارد. اگر آقای ترامپ در عوض تلاش برای همکاری با این نیروهای میانهرو، کشور را به جنگ نزدیک کند، اشتباهی جدی مرتکب خواهد شد.