مدیر مرکز تحقیقات فرانسه در امور عراق: سلطهی ایران روند فروپاشی عراق را تسریع کرده
عادل باخوان، قدرتگیری شبهنظامیان و نفوذ فزایندهی تهران، عراق را به سوی تجزیهی سریع سوق میدهد

عادل باخوان، جامعهشناس کورد و مدیر مرکز تحقیقات فرانسه در امور عراق، در مصاحبهای با روزنامهی معتبر «لوموند» هشدار داد که سلطهی جمهوری اسلامی، روند فروپاشی و تجزیهی عراق را به شدت تسریع کرده است. به گفتهی او، نشانههای اصلی این روند، فروپاشی ساختاری دولت مرکزی، قدرت گرفتن گروههای شبهنظامی و سیطرهی روزافزون تهران بر بغداد است.
این پژوهشگر کورد تصریح کرد که قدرت مرکزی در عراق عملاً از هم پاشیده، زیرا ساختار سیاسی اسیر احزاب و گروههای شبهنظامی مذهبی شده و فساد سیستماتیک، تمام ارکان دولتی از جمله دستگاههای خدماتی، ارتش و پلیس را فرا گرفته است. به باور باخوان، نظام سیاسی که پس از سقوط رژیم سابق در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) توسط آمریکا پایهریزی شد، در ایجاد اتحاد ملی ناکام مانده است.
راهبرد دوگانهی ایران برای نفوذ
عادل باخوان، جمهوری اسلامی ایران را «بانفوذترین عامل» در تحولات عراق میداند. او توضیح میدهد که پس از سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲)، تهران با اتکا به شبکههای مذهبی، اقتصادی و امنیتی، یک راهبرد منظم را برای نفوذ و استقرار در ساختار دولت عراق به کار بست. این راهبرد بر ۲ ستون استوار بوده است:
۱. حمایت از شبهنظامیان: پشتیبانی از طیف گستردهای از گروههای شبهنظامی شیعه که اغلب، مانند حشدالشعبی، در نهادهای رسمی دولتی ادغام شدهاند.
۲. کنترل اقتصاد: در دست گرفتن شریانهای اقتصادی عراق (از طریق بانکها، گمرکات و قراردادهای دولتی) با کمک متحدان محلی.
باخوان یادآوری میکند که با توجه به فشارهای اخیر بر متحدان منطقهای تهران، از جمله بشار اسد در سوریه و حوثیها در یمن، عراق به «تنها پایگاه راهبردی باقیمانده» برای ایران تبدیل شده است. به گفتهی او، ایران با برخورداری از بیش از ۸۰ گروه شبهنظامی (شامل ۲۳۵ هزار نیروی مسلح) در خاک عراق، مانند یک «قدرت نواستعماری» عمل میکند و بدون نیاز به اشغال نظامی، سلطهی کامل خود را بر این کشور اعمال میکند.
سرکوب مقاومت داخلی و تضعیف حاکمیت ملی
این تحلیلگر کورد عراقی، به جنبشهای اعتراضی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ (۱۳۹۸ و ۱۴۰۰) اشاره کرده و میگوید این حرکتها تلاش کردند تا با فساد، فرقهگرایی و دخالتهای خارجی مقابله کنند، اما اغلب با خشونت شدید شبهنظامیان سرکوب شدند. او میافزاید: «در هر دورهی انتخاباتی، نامزدهای مستقل یا حذف میشوند یا در نظام سیاسی بسته جذب میگردند، زیرا ایران مراقب است که موازنهی قومی-مذهبی و حضور شبهنظامیان وابسته به تهران در قدرت بر هم نخورد.»
به همین دلیل، عادل باخوان معتقد است که عراق دیگر یک دولت مستقل نیست و حاکمیت ملی آن به طور کامل زیر سؤال رفته است. به گفتهی او، تمام تصمیمهای کلیدی در سیاست داخلی و خارجی عراق بر اساس منافع جمهوری اسلامی اتخاذ میشود، ارتش ملی تضعیف شده و هر تلاشی برای اصلاحات با مانع شبکههای وابسته به ایران روبهرو است.
عراق در مسیر تجزیهی شتابان
در نتیجهگیری تحلیل خود، باخوان عراق را به مثابهی یک دولت-ملت در حال ورود به یک «روند تجزیهی شتابان» توصیف میکند که در نتیجهی فروپاشی نهادهای داخلی و سلطهی سیستماتیک ایران بر ساختارهای قدرت در بغداد به وجود آمده است. او این وضعیت را نوعی «ثبات اقتدارگرایانه» مینامد که هرگونه تلاش برای اصلاحات را در نطفه خفه میکند، اما هشدار میدهد که این وضعیت پایدار نخواهد بود، زیرا پایگاهی اجتماعی شیعیان عراق به شکل فزایندهای علیه سلطهی جمهوری اسلامی در حال رادیکال شدن است.