پرزیدنت بارزانی: عظمت ملت کورد در بخشش عاملان نسلکشی است، نه انتقام
پرزیدنت بارزانی: نسلکشی علیه ملت کورد در قرن گذشته به شیوهای کاملاً سازمانیافته و برنامهریزیشده آغاز شد
پرزیدنت مسعود بارزانی، امروز سهشنبه، ٢٨ اکتبر، در پنجمین کنفرانس نسلکشی کوردها که در شهر دهوک آغاز شد، سخنرانی مهمی ایراد کرد. ایشان در این سخنرانی با اشاره به تاریخچهی جنایات علیه ملت کورد، بر ضرورت به رسمیت شناختن بینالمللی این نسلکشی و جبران خسارت بازماندگان تأکید کرد و در عین حال، فرهنگ بخشش و عدم انتقامجویی ملت کورد را ستود.
متن کامل سخنرانی پرزیدنت مسعود بارزانی به این شرح است:
حضار گرامی، همهی شما عزیزان، بسیار خوش آمدید.
بسیار خوشحالم که امروز این فرصت فراهم شد تا در خدمت شما باشم.
اجازه میخواهم به حضار گرامی و برادران عزیز خوشامد بگویم و از حضورشان در این کنفرانس مهم که به عملیاتهای نسلکشی (ژنوساید) در کوردستان اختصاص دارد، تشکر کنم. حضور شما گواهی بر اهتمام و مشارکت شما در غمهای ماست. آنچه لحظاتی پیش از تصاویری که این جنایات را مستند میکنند مشاهده کردیم، دل را به درد میآورد. از خداوند برای شهدا بهشت و برای ما و خانوادههایشان صبر و شکیبایی مسئلت دارم.
تاریخچهی دردناک نسلکشیها
سرنوشت ملت کوردستان در طول تاریخ، همواره با درد، رنج و ستم همراه بوده است. بهویژه در قرن گذشته، به شیوهای کاملاً سازمانیافته و برنامهریزیشده، نسلکشی علیه ملت کورد آغاز شد.
این روند با نسلکشی کوردهای فیلی در سالهای ١٩٧٥ تا ١٩٨٨ آغاز شد. بر اساس اطلاعات موجود، هزاران خانوادهی فیلی که صدها سال در عراق زندگی میکردند، به زور کوچانده شدند و اموالشان غارت شد. دوازده هزار جوان ١٨ تا ٣٠ سالهی آنها نیز ناپدید شدند و تا به امروز کسی از سرنوشتشان خبر ندارد. بعدها مشخص شد که بسیاری از جوانان فیلی و بارزانی به منطقهی «عکاشات» برده شده و در آنجا هدف آزمایشهای سلاحهای شیمیایی قرار گرفتهاند.
پس از آن، در سال ١٩٨٣، انفال بارزانیها روی داد و به دنبال آن، عملیات گستردهی انفال در سراسر کوردستان در سالهای ١٩٨٧ و ١٩٨٨ به وقوع پیوست. سپس بمبارانهای شیمیایی آغاز شد؛ از درهی خوشناوهتی و بالیسان گرفته تا منطقهی نێروه در عمادیه که چندین مقر پیشمرگه و شاخهای از پارت دموکرات کوردستان هدف قرار گرفتند. اوج این جنایات، بمباران شیمیایی حلبچه در ١٦ مارس ١٩٨٨ بود که تاج این جنایتها محسوب میشد. آخرین نسلکشی بزرگ که وجدان بشریت را جریحهدار کرد، نسلکشی ایزدیان در سال ٢٠١٤ بود.
اوج بزرگی ملت کورد: بخشش به جای انتقام
اینها نشان میدهد که مرحله به مرحله چه ظلم و ستمی بر این ملت روا داشته شده و این ملت چه قربانیهای بزرگی برای رسیدن به آزادی امروز خود تقدیم کرده است. این جنایات آنقدر بزرگ هستند که هرگز نباید فراموش شوند.
اما برای درک عظمت این ملت، ملت کوردستان، باید به روزی نگریست که قدرت به دستشان افتاد. آنها هرگز به دنبال انتقامجویی نرفتند. بهویژه در قیام سال ١٩٩١، دو لشکر کامل از ارتش عراق به دست مردم کوردستان و پیشمرگه افتادند، اما حتی یک سرباز عراقی کشته یا تحقیر نشد.
اینها همان سربازانی بودند که ٤٥٠٠ روستای ما را ویران کردند، همانهایی که انفال را مرتکب شدند و همانهایی بودند که دستور این جنایات را صادر کرده بودند. امروز خانوادههای شهدا و انفالشدگان... بله، ما عزیزان بزرگی را از دست دادیم، اما آنها سرفرازانه به پیشگاه خداوند شتافتند و به مقام شهادت نائل شدند؛ در حالی که عاملان آن جنایات با رویساهی، شرمساری و سرافکندگی رفتند.
ما هرگز تصور نمیکردیم که خداوند فرصتی برای انتقام به ما بدهد، اما زمانی که این فرصت به دست ملت کورد افتاد، درسی به خود و تمام دنیا داد. با این حال، متأسفانه ارزش و قدر این موضع ملت کوردستان آنچنان که باید، شناخته نشد. در حالی که در این کشور و کشورهای دیگر از آشتی ملی صحبت میشود، آنچه در کوردستان رخ داد در هیچ جای دنیا سابقه ندارد. در کدام کشور جهان، حکومتی ملت خود را بمباران شیمیایی میکند؟ تنها در کوردستان. شاید دولتی، دولت دیگر را بمباران کند، اما نه ملت خود را. در کوردستان، همانطور که در تصاویر دیدید، نوزادان شیرخواره و مادران باردار به شهادت رسیدند. چگونه میتوان این جنایات را از یاد برد؟
وظایف امروز: شناسایی بینالمللی جنایات و جبران خسارت بازماندگان
آنچه حائز اهمیت است، این است که این جنایات هرگز فراموش نشوند تا نسلهای آینده بدانند چه بر سر پدران و نیاکانشان آمده است. باید بدانند این آزادی به چه قیمتی به دست آمده است. این آزادی هدیهی کسی نبود و کسی آن را به ما خیرات نکرد.
و مهمتر از همه، باید تضمینی وجود داشته باشد که این جنایات بار دیگر تکرار نشوند؛ نه در کوردستان و نه در هیچ جای دیگر. مردم بیگناه نباید اینگونه بیرحمانه و تنها به دلیل هویتشان به شهادت برسند، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
این یک واقعیت را نشان میدهد: هرگاه ملتی اراده و پایداری داشته باشد، پیروزی از آن او خواهد بود. تاریخ نشان داده است که هیچگاه یک دیکتاتور پیروز نشده است؛ همهی دیکتاتورها با سرافکندگی از میان رفتهاند.
میدانم که تعدادی از بازماندگان انفال در این سالن حضور دارند. به آنها خیرمقدمی گرم عرض میکنم. شما تنها بازمانده نیستید؛ شما نماد پایداری و شرف هستید. شما عزیزان تمام ملت کورد و کوردستان و محبوب همهی انسانهای باوجدان در سراسر جهان هستید. من بهخوبی رنج و دردی را که شما و مادرانتان متحمل شدهاید، حس میکنم. این برای شما و ما مایهی سرفرازی است.
امروز وظیفهی دولت اقلیم کوردستان و دولت فدرال عراق است که خسارت این مردم را جبران کنند. نباید احساس کنند که خونشان به هدر رفته است. این خون ریختهشده، بهایش چیست؟ این وظیفهای اخلاقی است. جبران خسارت این مردم، وظیفهی دولت فدرال است، چرا که آنها میراثدار آن رژیمی هستند که این جنایات را مرتکب شد. مادهی ١٣٢ قانون اساسی عراق، دولت را به جبران خسارت این مردم ملزم کرده است.
مسئلهی مهم دیگر، به رسمیت شناختن این نسلکشی در سطح بینالمللی است. از پارلمان فدرال عراق که در سال ٢٠٠٨ این تصمیم را گرفت، سپاسگزاریم، هرچند که توسط دولت وقت اجرا نشد. از پارلمانهای سوئد در سال ٢٠١٢ و بریتانیا در سال ٢٠١٣ نیز سپاسگزاریم. از سایر پارلمانهای اروپایی و جهان میخواهیم که این موضوع را بررسی کرده و آن را به عنوان نسلکشی به رسمیت بشناسند. این وظیفهای مقدس بر دوش دولت اقلیم کوردستان و دولت فدرال است که در این راستا همکاری کنند.
نگاه به آینده و قدردانی از تلاشها
امیدوارم پس از انتخابات آیندهی عراق، شاهد وضعیتی باثباتتر و سالمتر باشیم؛ وضعیتی که در آن قانون اساسی، حَکَم میان اقلیم و بغداد و میان هر شهروند و حکومت باشد. اگر قانون اساسی حاکم باشد، مشکلی نخواهیم داشت، اما اگر تصمیمات بر اساس امیال شخصی گرفته شود، مشکلات ادامه خواهند یافت.
صادقانه بگویم، هرچند کمرنگ، اما هنوز بقایای فرهنگی که انفال را به وجود آورد، دیده میشود. این فرهنگ نباید در عراق باقی بماند.
در پایان، میخواهم از مردم استان مثنی (سماوه) به خاطر همکاریشان با تیمهای ما در یافتن گورهای دستهجمعی تشکر کنم. خداوند به آنها جزای خیر دهد و ما هرگز این نیکی آنها را فراموش نخواهیم کرد. همچنین از دولت اقلیم کوردستان و تمام نهادهای ذیربط برای تلاشهایشان قدردانی میکنم و لازم است این تلاشها با جدیت بیشتری ادامه یابد.
بهطور ویژه از پروفسور دکتر یاسین برای نقشی که در به رسمیت شناختن این جنایات، یافتن گورهای دستهجمعی و بازگرداندن پیکر شهدا ایفا کردهاند، تشکر میکنم. ما به همهی عزیزانمان پیمان میدهیم که تا آخرین نفس تلاش خواهیم کرد تا تکتک استخوانهای شهدایمان را که هنوز پیدا نشدهاند، بیابیم.
به پاس قدردانی از نقش پروفسور دکتر یاسین، وظیفهی خود دانستیم که «مدال بارزانی» را به ایشان تقدیم کنیم.
در پایان، هزاران درود بر روح پاک شهدا و بار دیگر از حضور همهی شما سپاسگزارم.
